سیمین بانو

اول از همه ترس رو مو شکافی میکنم : ترس چیزی درونیست که هر انسانی میتونه تجربش کنه و برای هر کسی هم ی جوری حالا برای منم اینجوریه :/

1- وقتی بچه بودم از تاریکی میترسیدم چون خونمون بزرگ بود شبا تا دیروخت بیدار بودم و به صداهای یواشی که از شاخ و برگ تو حیاط و وسایل چوبی تو خونه میومد گوش میدادم و همش تو خیالم فک میکردم یکی داره سر صدا میکنه منو بترسونه :|
2- وقتی بچه بودم و رعد و برق میزد خون گریه میکردمو کلی از خدا تقاضای ببخشش میکردم و میگفتم : خدا ببخش دیگ شیطونی نمیکنم اذیت نمیکنم دختر خوبی میشم فقط تو عصبانی نشو سرم داد نزن من میترسما :|
3- از عمق زیاد آب از همون بچگی میترسیدم و همش دریا که میرفتیم موج که میومد سمت ساحل دوپا داشتم هشتا دیگه قرض میکردمو در میرفتم موج نرسه بهم :|
4- از دست جوراب دار خاله کوچیکه زمانی که بعدظهرا نمیخوابیدیم و با بچه ها شیطونی میکردیم میترسیدمو سریع میرفتم زیر ملافه قایم میشدم :|
5- وقتی پدر بزرگم فوت کرد من از خونه فرار کردم چون جلوی خودم تموم کرد منم ترسیدم تا چند روزم خواب میدیدم اومده منو ببره و کلی تو خواب گریه میکردم :|
6- چند باریم تو خواب دیدم مامانمو خدا داره میبره پیش خودش و من کلی گریه میکردم و با التماس میگفتم خدا نبرش قول میدم دختر خوب باشم و درسمو بخونم فقط بزار پیشم بمونه و طبق معمول وقتی پا میشدم بالشتم خیس بود :|
7- از وقتی 10 سالم بود همیشه تا الان میترسم بمیرمو ی بار ویولن دستم نگیرم و یکم نوازندگی نکنم آخه من عاشق ساز ویولنم :)
8- هنوز با گذشت اندی سال وقتی رعد و برق میزنه بازم از خدا میخوام منو ببخشه چون بازم فک میکنم خدا عصبی از دستم :|
9- میترسم از پیرزن گل گلی که مامان بزرگم نصف شبا تو حیاط میبینه از اون مرده جدیده که شبام میاد کنار کنتر گاز و پرسه میزنه میترسم :|
10- از اینکه درختی دیگ روی زمین نباشه ام میترسم اونوخ دیگ کاغذی نیست من خاطراتمو روش بنویسم :|
11- از اینکه خواننده ای دیگ نخونه میترسم میترسم دیگه تو شبایی که دلم گرفته و ناراحتم چیزی نداشته باشم گوش بدم :|
12- از حیوونام اول از سوسک میترسیدم که این برای هر خانمی عادی ولی الان سوسک میبینم دنبالش میکنم ببینم خونش کجاس :|
13- از اینکه ی روز اعلام کنن نسل آفتاب پرستا منقرض شده ام میترسم آخه حیوون محبوب من آفتاب پرسته :)
14- از اینک تلوزیون دیگ تام و جری ام نده میترسم :|
15- از اینک تولید اسپره axe متوقف بشه ام واهمه دارم :|
16- از اینک بعد مرگم اونجایی که میخوام دفن شم دفنم نکنن میترسم :|
17- از اینکه سنگ قبرم بعد مرگم مثل سنگ قبر قدیمی ها نباشه میترسم ( تو روستای طرف ما سنگ قبرای قدیم اینجوری بود برای خانوما عکس شونه داشت و برای آقایون تا اونجایی که یادمه عکس داس بو فک کنم )
18- میترسم بمیرم و واسم تا چهلم و سالگردم عذا داری کنن :| ینی باس فقط همون روز اول گریه کنن .
19- از اینک نتونم از ارتفاع سقوط آزاد داشته باشم میترسم :|
20- از اینکه همیشه با ترس البالو وگلاس میخورم توش کرم نباشم میترسم دیگه :|
21- از گربه هایی که نصف شبا رو بام خونه راه میرنم میترسم کصافتا مث ادما یجور راه میرن که آدم فک میکنه ی دزدی اومده الان بیاد خفم کنه :|
22- خلاصه اینکه میترسم از همین چیزا که گفتم :/

خی اینم چالش ترس فقط ی نکته ( اینا فقط ترسای دوران کودکی بود غیر بعضی هاش که هنوزم باقیس :) )
و همرو به این چالش مث چالش خاک و آب یخ غربی ها دعوت میکنم :D

  • سیمین فراز

نظرات  (۲)

جالب بود منم اینکه بیست و پنجم بشه و حسابم خالی بمونه میترسم(قسط)
:D
منم این چالش رو تجربه خواهمـ کرد   :دی
ممنونمـ ازینکـه دعوت کردی بانـو

اون گربه هه خعلی باحال بوت! 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی